میوز از گذشته تا کنون : شوبیز و منشا تقارن

شوبیز (Showbiz)

شوبیز از طرف منتقدین محلی نظرات مختلفی رو به خودش اختصاص داد. طبق نظر آن ها , شوبیز خیلی شبیه هنرمندانی چون کوئیین – جف باکلی یا ریدیو هد بود اما این مانع موفقیت بین المللی آن ها نشد. Muscle Museum و Sunburn به عنوان تک آهنگ های موفقیت آمیز ظاهر شدند و Unintended اولین آهنگی بود که به 20 آهنگ برتر دست یافت. شوبیز نشان دهنده سبک اغراق آمیز میوز بود و نوع سبک احساسی شان را نیز نشان میداد. برخی از آهنگ هایشان همچون Sunburn به سختی هایی که در زمان ثابت کردن خودشان متحمل شده بودند , اشاره میکند و از نظر نغمه به مباحثی چون عشق و موسیقی نیز اشاره دارد. شوبیز به موفقیتی متوسط دست یافت و بیش از 700 هزار نسخه فروش داشته که همچنان ادامه دارد.با موفقیت شوبیز , میوز در فستیوال های بزرگ ورود پیدا کرد که شامل فستیوال گلاستونبری نیز میشد که برای آن ها دیسک طلائی را به ارمغان آورد (به خاطر فروش آلبوم). در کنار فستیوال هایی چون گلاستونبری و ریدینگ , تورهای اروپا – استرالیا و ژاپن نیز ادامه پیدا کرد. آن ها یک سال موفق را پشت سر گذاشتند که با انتشار شوبیز در فرانسه همراه بود. آن ها برای رقابت در جایزه «بهترین گروه تازه کار» در بریت اواردز نامزد شدند و همان جایزه را در جشنواره ان ام ای بردند.  با موفقیت آلبوم آغازین میوز , آن ها توانستند طرفداران عظیمی را در اروپای غربی به خود اختصاص دهند. پس از یک سال تور در اروپا , میوز به استودیو بازگشت تا آلبوم دوم خود را ضبط کنند. جان لک بار دیگر برای ضبط آلبوم به آن ها پیوست تا در کنار دیوید بوتریل (David Botrill) اوریجین او سایمتری (Origin Of Symmetry) را منتشر کنند. آلبوم دوم آن ها خط مشی جداگانه ای را دنبال میکند. مت اینگونه توضیح میدهد که : «موقعی که آلبوم اول رو ضبط کردیم , چند کنسرت محدود تو کارنامه داشتیم.  و ما یاد گرفتیم که چجوری بتونیم در کنار گروه های دیگه تور بزاریم و از چگونگی اجرای اون ها چیز یاد بگیریم. اگر در خلال اون تور ها به ضبط بپردازی این احتمال میره که خیلی شبیه به اون ها بشی برای همین کمی در این مورد حساس بودم. ما حتی از استخوان و دیگر ابزار عجیب و غریب دیگر برای استفاده در آلبوم بکار بردیم که خیلی فضای اتمسفری داشت «.

منشا تقارن (Origin Of Symmetry)

آلبوم منشا تقارن در تاریخ 18 جوئن 2001 منتشر شد که با تحسین منتقدین مواجه شد. آهنگ Plug in Baby  اولین تک آهنگ آلبوم بود که در چارت کشور ها رتبه 11 را بدست آورد که تا آن زمان بالاترین رتبه را داشت. دومین تک آهنگ آن ها New Born نام داشت که در 20 آهنگ برتر چارت ها وارد شد. و در نهایت آلبوم در جایگاه سوم چارت ها قرار گرفت.

منشا تقارن میتوانست تاثیر بزرگی را در موسیقی آمریکا بگذارد اما کمپانی ضبط مارویک به نوع صدای باریک بکار رفته در آلبوم ایراد گرفت که از نظر آن ها پتانسیل محبوب شدن نداشت و از میوز خواست تا پیش از انتشار آلبوم در آمریکا  , چند آهنگ را تغییر دهند.  متیو بلامی که این را یک توهین میدانست  از مارویک جدا شد و از خیر بازار آمریکا گذشت. منشا تقارن بسیار سنگین تر و تاریک تر از شوبیز بود و نوع نوازندگی پیانو متیو بلامی که نشات گرفته از بزرگانی چون راخمانینف و شوپن بود به همراه ریف های سنگین گیتار , خود یک نوع نماد برای آلبوم بشمار میرفتند. این آلبوم شامل تجربه های نامتعارف متیو در نواختن سازهایی چون ارگان کلیسا بود.

 انتشار این آلبوم با چند جایزه همراه بود که میتوان به «بهترین گروه بریتانیایی» در کرانگ اواردز (Kerrang Awards) اشاره کرد و همچنین کاندید شدن برای 3 کیو اواردز (Q Awards) که شامل «بهترین آلبوم» – «بهترین گروه در اجراهای زنده» و «بهترین تولید کننده» میشد. انتشار این آلبوم با تور های گسترده و عظیمی همراه شد که از استرالیا و ژاپن گرفته و تا آلمان- فرانسه و اتریش ادامه یافت. میوز 2 تک آهنگ دیگر را تا پیش از انتشار آلبوم بعدی منتشر میکند که شامل Bliss و  یک سینگل دولبه تحت نام Hyper Music / Feeling Good است. در اول جولای 2002 , میوز یک آلبوم دو دیسکه منتشر کرد که شامل آهنگ های B-Side و ورژن های اجراهای زنده برخی آهنگ ها میشد. در این میان یک دی وی دی از اجراهای زنده میوز و مستند ها و پشت پرده میوز منتشر شد که متیو در مورد آن اینگونه توضیح میدهد :» در مراحل پایانی تور منشا تقارن , ما بزرگترین کنسرت خود را در پاریس انجام دادیم. حس مون این بود که داریم بزرگترین کنسرت زندگی مون رو انجام میدیم. شوبیز یک کار سخت و طاقت فرسا بود که شک های زیادی رو به همراه داشت اما ما آلبوم دوم رو با خیال راحت ضبط کردیم و در خلال تور های خودمون اون رو کاملش کردیم. ما برای ضبط مستند ها یکی از دوستامون رو که به تازگی شغلش رو از دست داده بود رو دعوت کردیم تا پارتی رو ضبط کنه. فکر میکردم دیگه این اتفاق نمیافته که آزاد باشی و هر کاری که دلت میخواد بکنی. فکر میکنم خیلی ها هستند که به قصد شهرت وارد یک گروه موسیقی نمیشن اما دلیل این خواستن اینه که میخوایم از محدودیت هایی که جامعه بر ما تحمیل میکنه و از اون قید و بند ها رها شیم. این تجربه من در اون زمان بود«.

اسم این آلبوم Hullabaloo نام گرفت که موفقیت نسبی رو به همراه داشت. میوز آن سال بسیار موفق را با بردن جایزه “بهترین گروه در اجرای زنده» در جشنواره کرانگ به پایان رساند که با فروش 1.3 میلیون کپی , بیش از پیش نام آن ها بر زبان ها افتاد.

میوز یک وقفه دیگر در تور خود ایجاد کرد و بر روی آلبوم سوم متمرکز شد. این بار اما جان لک از پروسه تولید آلبوم کنار گذاشته شد و با پاول ریو (Paul Reeve) – جان کورنفیلد (John Cornfield) و ریچ کاستی (Rich Costey) همکاری کردند. مت در مورد کار با ریچ کاستی اینگونه توضیح میدهد :» اون کسی بود که از همون اول هم دوست داشتیم کارهای راک رو باهاش  ضبط کنیم. او قبلا کارهای خیلی بزرگی  رو برای گروه هایی چون Audioslave – Rage Against The Machine  – The Mars Volta انجام داده بود و در عین حال برای ما دیسک کارهای خودش با افرادی چون فیلیپ گلس و فیونا اپل رو میفرستاد تا ما رو قانع کنه که خودش باید آلبوم سوم رو به طور کامل تولید کنه. ما آهنگ Apocalypse Please رو به صورت خشن تر بازنوازی کردیم که به نظر ما بهتر اومد. در نهایت میشه گفت که اون خیلی خوب روی آلبوم کار کرد و خیلی خوب هم کار میکس رو انجام داد. اون دقیقا متوجه شد که ما چه چیزی رو میخواستیم به دست بیاریم. نکته اصلی در مورد ریچ این بود که اون در تکنیک ضبط بسیار دقیق بود. هر تکه از ساز باید 10 میکروفون میداشت و همگی هم به صورت میلیمتری کار گذاشته شده بودن.  یادم میاد که داشتم یک روز کامل گیتار میزدم و ریچ اون بیرون داشت با یه وسیله مقدار صدا رو اندازه میگرفت که همت زیادی هم بخرج میداد. اون کوچیکترین تغییرات رو هم از قلم نمینداخت«

 آلبوم سوم بسیار امیدوارانه شروع شد اما با اتفاقاتی که برای آمریکا و انگلیس افتاد و با حضور نظامی اون ها در عراق  و خلیج , این همه چیز رو عوض کرد. مت میگوید :» ما با یک ارکستر کامل شروع کردیم و سعی کردیم با تمام تجهیزات به کار ادامه بدیم. دو تا کار در همین مایه انجام دادیم اما به ناگه تمرکز خودمونو از دست دادبم. ما تصمیم گرفتیم که به پله اول برگردیم. چند تا از آهنگ ها رو دوباره ضبط کردیم و کمی صدای ارکستر رو پایین آوردیم. این باعث شد که یه مقدار خشن تر به نظر بیان. از دید کلی اگه بخوایم نگاه کنیم , دنیا در پایان اون سال داشت عوض میشد. فکر نمیکنم که ما یک گروه سیاسی باشیم اما فکر کنم نمیشه این مسائل رو نادیده گرفت. فکر کنم یک تم آخرالزمانی بر تمام تراک ها سایه انداخته. وقتی که ما آلبوم رو ضبط میکردیم , جنگ عراق هم در حال اتفاق بود و در عین حال اخبار اون رو هم دنبال میکردیم. مسیر کاری ما در میانه کار به طور کلی عوض شد. در مورد آلبوم باید بگیم که مردم دیگه حس اعتماد خودشون رو از دست داده بودن و دیگه به نهاد های قدرت اعتمادی نداشتند. من دارم از سر حد ترس حرف میزنم و تا حدی هم در مورد پایان دنیا میگم«

مت در مورد تغییراتی که این آلبوم نسبت به منشا تقارن و شوبیز داشت اینگونه توضیح میدهد :» در قدیم سعی داشتم که چند لایه گیتار ضبط کنم اما اینبار سعی کردم که یک لایه گیتار داشته باشم اما قدرتمند و بی نقص باشه. برای مثال در آلبوم قبلی و در آهنگ های چون Citizen Erased و Micro Cuts , از چندین و چند لایه گیتار استفاده کرده بودم. اما موقع اجرای زنده مجبور بودم که اون ریف ها رو ساده کنم و اون ریفی رو بنوازم که اصلی تر و قدرتمند تره. برای همین تو این آلبوم به جای ضبط چند لایه تصمیم گرفتم که این اجزا رو قبل از قرار دادن در آلبوم آزمایش کنم«

Mahyar.Muse@Gmail.com

3 پاسخ

  1. behzad

    من تو هنوز که هنوزه تو کفه کاورشم .بهترین کاوره تاریخ بشر

    4 سپتامبر 2012 در 19:48

    • باهات موافقم بهزاد. منشا تقارن از نظر کاور تکه

      6 سپتامبر 2012 در 06:59

  2. کیان

    مهیار…رسما ترکوندی
    ممنون.عالی بود.و الحق که Origin of Symmerty بهترین آلبوم تاریخ بشره 🙂

    30 آگوست 2012 در 20:37

بیان دیدگاه